پل میرابو | شعر معروف فرانسوی

ترانه‌ای که این بار انتخاب کرده‌ام از یک شعر بسیار معروف سروده شاعر معروف فرانسوی با نام گیوم آپولینر (Guillaume Apollinaire) است که یکی از برجسته‌ترین شاعرین قرن بیستم فرانسه به شمار می‌رود.

این شعر به زبان‌های مختلف ترجمه شده است و در مدارس فرانسه تدریس می‌شود.

ترانه‌ای که این هفته انتخاب کرده‌ام در واقع بازخوانی این شعر توسط خواننده فرانسوی مارک له وآن است که موزیک ویدیوی آن را در زیر مشاهده می‌کنید:

نام ترانه : Pont Mirabeau

خواننده : Marc Lavoine

شاعر : Guillaume Apollinaire

متن را ترجمه نمی‌کنم چون تمام لذتش به این است که خودمان با هر سطح زبان که هستیم چیزی از ترانه متوجه شویم ولی بعضی از کلمات کلیدی را برایتان به فارسی در پایان متن فرانسه می‌گذارم. ترجمه‌های آماده هم لذت فهمیدن را از ما می‌گیرند و هم مغز زبان آموز را تنبل می‌کنند. در ضمن توصیه می‌کنم که هیچ وقت همان بار اول متن ترانه را نگاه نکنید. در آغاز حداقل دو یا سه بار ترانه را به خوبی گوش دهید و سپس اگر خواستید متن ترانه را بخوانید تا گوش شما تنبل نشود. بله! همیشه باید حواسمان باشد که در یادگیری زبان گوش و زبان و مغزمان را تنبل بار نیاوریم!

Le Pont Mirabeau

Sous le pont Mirabeau coule la Seine
Et nos amours
Faut-il qu’il m’en souvienne
La joie venait toujours après la peine

Vienne la nuit sonne l’heure
Les jours s’en vont je demeure

Les mains dans les mains restons face à face
Tandis que sous
Le pont de nos bras passe
Des éternels regards l’onde si lasse

Vienne la nuit sonne l’heure
Les jours s’en vont je demeure

L’amour s’en va comme cette eau courante
L’amour s’en va
Comme la vie est lente
Et comme l’Espérance est violente

Vienne la nuit sonne l’heure
Les jours s’en vont je demeure

Passent les jours et passent les semaines
Ni temps passé
Ni les amours reviennent
Sous le pont Mirabeau coule la Seine

Vienne la nuit sonne l’heure
Les jours s’en vont je demeure

Apollinaire, Alcools (1912)

ترجمه این شعر را از محمد علی سپانلو در زیر می‌بینید :

زیر پل میرابو رود سن میگذرد

آیا باید به یاد عشق هایمان بیافتیم؟

همیشه شادی پس از رنج می آید

شب می آید ساعت زنگ می زند

روزها می روند

من می مانم

دست در دست و چهره در چهره بمانیم

چنان که زیر پل بازوان ما

موجی خسته از نگاه های ابدی میگذرد

شب می آید, ساعت زنگ می زند، روزها می روند

من می مانم

عشق چونان آب روان می رود

عشق می رود

چقدر زندگی کند گذر است

و چقدر امید تند گذر

شب می آید, ساعت زنگ می زند، روزها می روند

من می مانم

روزها می گذرند و هفته ها می گذرند نه دوران گذشته

نه عشق ها برمی گردند

زیر پل میرابو رود سن میگذرد.

نظر بدهید

دیگر مقالات

چند روز بیشتر تا عید نوروز باقی نمانده است و می‌خواهم یک ترانه‌ شاد و پرتحرک را معرفی کنم از...
چند هفته بیشتر به نوئل باقی نمانده است و دوباره فضای شهرها بوی بلوط برشته شده، شراب داغ، هدیه، بازارچه...
خواننده ترانه معروف « دوستت دارم« که ترانه اش بسیار معروف شد اکنون با ترانه جدیدی برگشته است نام ترانه...