ایفل | بانوی آهنی

متن زیر برگرفته از کتاب «در پاریس بگردیم» است که در باب برج ایفل نوشته شده است. با هم می‌خوانیم:

«برجی با بیش از سیصد متر ارتفاع. اهمیتی ندارد که گرد باشد یا مربع. از جنس آهن باشد یا سنگ. همین که رکورد آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را بشکند کافی است.»

این موضوع مسابقه‌ای است که گوستاو ایفل (Gustave Eiffel) مهندس متخصص سازه‌های فلزی برنده آن می‌شود.

در سال ۱۸۸۷ هستیم. وقت تنگ است: گوستاو دو سال زمان دارد تا برج را تحویل بدهد. زیر بنا را پنج متر پایین‌تر از سطح رود سن در میدان شان دو مارس حفر می‌کند. همزمان در چند کارگاه در حومه پاریس کارگرانش مشغول ساخت یک سازه غول پیکر متشکل از هجده هزار قطعه هستند. بالغ بر هفت میلیون حفره ایجاد می‌شود و دو و نیم میلیون میخ پرچ در جایش قرار می‌گیرد. همه چیز از پیش ساخته می‌شود و قطعات در کنار رود سن بر روی هم سوار می‌شوند.

این موضوع خشم عده ای را برمی‌انگیزد. جمعی از هنرمندان به راه اندازی این برج اعتراض می‌کنند. از نظر آن‌ها این برج پاریس را از ریخت خواهد انداخت. اما اعتراضات راه به جایی نمی‌برد. این برج آهسته آهسته سربرمی‌افرازد و هنوز به اتمام نرسیده خیلی‌ها را مجذوب خود می‌کند. مخالفانش این برج را به یک “اسکلت غمگین” یا یک “شیاف سوراخ سوراخ” تشبیه می‌کنند و منتظر می‌شوند تا پس از اتمام کار و پایان نمایشگاه این برج «نازیبا» از جایش برداشته شود.

اما این اتفاق هیچ وقت نمی‌افتد و این برج ماندگار می‌شود…

برگرفته از کتاب Promenons-nous à Paris  (پاریس را بگردیم) نوشته سیلوی دودلر

نظر بدهید

دیگر مقالات

عید پاک مهم‌ترین جشن مسیحیان است که باور به دوباره زنده شدن و برخاستن مسیح دارند. این عید در اولین...
در این مطلب می‌خواهیم چند تا از شخصیت‌های نوئل را با هم مرور کنیم. در پایان متن کلمات کلیدی مطلب...
آگاهی از رویدادهای تاریخی و حوادث رخ داده در یک کشور کمک می کند تا با مردمان و تاریخ آن...